کد خبر: ۲۷۳۲
۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

در کارگاه من هیچ شیئی دورریختنی نیست!

در واقع هیچ چیزی نیست که به این کارگاه بیاید و از آن بهره‌ای برده نشود. اینجا هیچ شیئی دور ریختنی نیست، چون محمدرضا احمدپناه که برای بسیاری از کارگران، کارمندان و حتی مدیران شهرداری منطقه شناخته شده است، نمی‌گذارد در کارگاهش هیچ چیز بدون استفاده بماند. کارگاه او در انبار مرکزی شهرداری منطقه ۷ در صبای ۹۱ واقع است. جایی که ما مجذوب خلاقیت و کارآفرینی این مرد پر تلاش می‌شویم.

 راهی کارگاه تولید فلاورباکس‌ها و المان‌های نوروزی شهرداری منطقه7 شدیم. جایی که به همت کسی که خلاقیت و تکنیک را با هم آمیخته، برپا شده است. این کارگاه تنها نمونه آن در شهر است که به بازسازی و استفاده از بازیافتی‌های شهر می‌پردازد و از آن‌ها برای تولید محصولات به روز و بهینه استفاده می‌کنند. 

در واقع هیچ چیزی نیست که به این کارگاه بیاید و از آن بهره‌ای برده نشود. اینجا هیچ شیئی دور ریختنی نیست، چون محمدرضا احمدپناه که برای بسیاری از کارگران، کارمندان و حتی مدیران شهرداری منطقه شناخته شده است، نمی‌گذارد در کارگاهش هیچ چیز بدون استفاده بماند. کارگاه او در انبار مرکزی شهرداری منطقه ۷ در صبای ۹۱ واقع است. جایی که ما مجذوب خلاقیت و کارآفرینی این مرد پر تلاش می‌شویم.
 

کارگاه نجاری

قرار است به دیدن مردی برویم که بار‌ها و بار‌ها از او شنیده‌ایم و مسئولان منطقه درخواست مصاحبه ما با او را داشته‌اند. برای رسیدن به کارگاه احمدپناه از کنار نهال‌هایی که برای کاشتن آماده شده‌اند، عبور می‌کنیم. گلدان‌ها و گلخانه‌ها هم انتظار بهار را می‌کشند تا در شهر زیبایی‌شان را به رخ بکشند.

 هرچه به فضای کارگاه نزدیک‌تر می‌شویم صدای آشنای اره و فرز را بیشتر می‌شنویم. در مسیر ما چوب‌ها و درختان خشکی که از منطقه جمع‌آوری شده‌اند در گوشه‌ای در انتظار بهسازی هستند. سمت دیگر نیمکت‌های فلزی بوستان‌ها هستند که دیگر کارایی نداشته‌اند. سمت دیگر سطل‌های زباله و مصنوعات فلزی دیگر روی هم تلنبار شد‌ه‌اند.

 برای همه آن‌ها یک مقدار جنس دورریز هستند که باید منتظر باشیم تا بازیافتی به سراغشان برود، ولی برای احمدپناه آن‌ها وسایلی قابل بازسازی و بهینه‌سازی هستند و با کمی دقت و همت دوباره به چرخه استفاده برخواهند گشت. در کارگاه در حال ساخت پره‌های گل برای المان شهری میدان غدیر هستند. 

به طور اتفاقی از جلوی بوستان غدیر عبور می‌کردم که متوجه شدم نیرو می‌خواهند. در بخش آبیاری فضای سبز بوستان غدیر مشغول به کار شدم

یک سازه چوبی و فلزی که کارگران را مشغول به خود کرده است. نرمه‌های چوب به سر و روی احمدپناه پاشیده شده است. لباس کارش پر از گرد چوب است. گردی که موقع عکاسی هم نمی‌تکاند، چون به آن باور دارد.

محمدرضا احمدپناه، مرد خلاق این کارگاه، با توجه به فرا رسیدن ایام نوروز درحال ساخت یک المان اسب است که به زودی همراه با یک نگارخانه در بولوار فرودگاه نصب خواهد شد و در معرض دید زائرانی که با هواپیما به مشهد می‌آیند، قرار می‌گیرد. سازه چوبی که حتی همین الانش ما را وسوسه می‌کند با آن عکس بگیریم.

سابقه فنی احمدپناه به زمانی بازمی‌گردد که او در عسلویه به کار عایق‌کاری لوله‌های حرارتی می‌پردازد. جایی که مجبور است کار فنی را یاد بگیرد و همان‌جا هم از خلاقیتش در راستای بهبود کارش بهره می‌برد.

 احمدپناه همان طور که اره را بر پیکر چوب با ظرافت می‌کشد، می‌گوید: «متولد سال ۴۵ هستم. در سال ۹۱ به اصرار خانواده‌ام که از آن‌ها دور بودم به مشهد آمدم و به دنبال کار بودم. به طور اتفاقی از جلوی بوستان غدیر عبور می‌کردم که متوجه شدم نیرو می‌خواهند. در بخش آبیاری فضای سبز بوستان غدیر مشغول به کار شدم.»

 

ساخت معبر، اولین کار

احمدپناه تنها یک کارگر ساده و تازه وارد است که با ذوق خود توجه مسئولان بوستان به او معطوف می‌شود: «تنها یک ماه از کارم گذشته بود و دیدن اینکه مردم از روی چمن‌هایی که من برای پرورش آن‌ها زحمت می‌کشیدم عبور می‌کنند، ناراحتم می‌کرد. به همین دلیل تصمیم گرفتم راهی در بین چمن‌ها برای عبور مردم ایجاد کنم تا آن‌ها دیگر از روی آن‌ها عبور نکنند. 

خوشبختانه مسئولان بوستان موافقت کردند و من معبر چوبی را ساختم که با استقبال روبه‌رو شد. پس از آن کار‌های دیگری هم با ذوق و علاقه شخصی در بوستان غدیر ساختم و این کار باعث شد مسئولان بوستان به من رفته رفته اعتماد کنند.»

او این بار ایده دیگری به ذهنش می‌رسد که باعث صرفه‌جویی زیادی در هزینه‌های بوستان غدیر و آغاز فعالیت‌های او به عنوان یک نجار می‌شود: «سال ۹۱ درختان خشک بوستان غدیر به بیرون فروخته می‌شد و در کنار آن قیم‌هایی که کارشان نگهداری از درختان جوان است به قیمت بیشتری خریداری می‌شد.

به  مسئولان بوستان پیشنهاد ساخت قیم را به وسیله تنه‌های درخت خود بوستان دادم و آن‌ها موافقت و حمایت کردند

 من حساب کردم با هر ۲ کیلو چوب می‌توانم یک قیم بسازم، از همین رو به مسئولان بوستان پیشنهاد ساخت قیم را به وسیله تنه‌های درخت خود بوستان دادم و آن‌ها موافقت و حمایت کردند. برای این کار ۲ اره چوب‌بری خریداری شد.»

او که علاقه‌اش به نجاری به کودکی برمی‌گردد، می‌گوید: «تجربه کار نجاری را به صورت حرفه‌ای نداشتم و تنها چند ماهی سابقه کار در یک نجاری را پس از بازگشت از شهر عسلویه داشتم.»

آن سال کارگاه او در بوستان غدیر ایجاد می‌شود. ۲ سال در کمپ غدیر برای تمام بوستان‌های منطقه قیم می‌سازند تا اینکه متوجه می‌شود بوستان غدیر به باربی‌کیو نیاز دارد: «من اولین باربی‌کیو را برای بوستان ساختم. پس از تکمیل آن را به مدیر بوستان و مسئولان منطقه نشان دادم که خوشبختانه آن‌ها استقبال کردند و گفتند به تعداد زیاد و برای تمام بوستان‌های منطقه تولید کنم.

 تولید این قیم و باربی‌کیو در داخل مجموعه شهرداری باعث صرفه‌جویی بسیار زیادی شد. تنها برای هر باربی‌کیو در آن زمان ۱۸۰ هزار تومان هزینه می‌شد، اما در کارگاهی که ما آن را می‌ساختیم با حساب دستمزد کارگران حدود ۶۰ هزار تومان در می‌آمد.»


حمایت مسئولان از تولیدات کارگاه

کارگاه احمدپناه پس از ۲ سال کار از بوستان غدیر به بولوار فرودگاه منتقل می‌شود و با توجه به سفارش‌هایی که می‌گیرد به تولیداتش افزوده می‌شود. اواز کارگاه جدیدش می‌گوید: «با حمایت‌هایی که در شهرداری منطقه از ما شد کارگاه به بولوار فرودگاه مکان فعلی بوستان پرواز منتقل شد. 

برای ما تجهیزات جدیدی خریداری شد. در محل جدید افزون بر قیم، باربی‌کیو، آلاچیق و نیمکت نیز در دستور کار ما قرار گرفت و تنها در این مدت حدود ۶۰۰ آلاچیق ساختیم که در بوستان‌های غدیر، قائم، ریحانه و ... نصب شد.»

کارگاه احمدپناه با توجه به ساخت بوستان پرواز و گسترده شدن تولیداتش به مکان جدید نیاز دارد و به همین دلیل کارگاه نجاری شهرداری منطقه به مکان فعلی آن منتقل می‌شود. وی از تغییر محل کارگاهش می‌گوید: «پس از ۵ سال کارگاه ما به مکان فعلی آن در بولوار صبا منتقل شد.

 اینجا فضای خوبی دارد و امکانات بیشتری به ما اختصاص دارد و همین طور تولیدات ما نیز افزایش پیدا کرده است. تولیدات اصلی ما امروز قیم، فلاورباکس‌های چوبی، آلاچیق، نیمکت، المان، باربی‌کیو، آب‌خوری، نرده‌های حاشیه کال و ... است.»


نمی‌گذارم تولیداتم به سادگی خراب شوند

استاد نجار درباره تعمیراتی که در این کارگاه انجام می‌دهد، بیان می‌کند: «علاوه بر تولید ما در کارگاه کار تعمیر نیز انجام می‌دهیم. من نمی‌گذارم المان‌هایی که برای ساختشان این همه زحمت می‌کشم به سادگی خراب شود و تمام سعی خودم را می‌کنم که شهروندان و زائران از المان‌هایم لذت ببرند. 

برای نمونه همین ۲ المان کره و بالن که برای ساختشان زحمات زیادی کشیدم. این ۲ را امسال تعمیر می‌کنم و یکی از آن‌ها در میان دریاچه غدیر و دیگری در محل ورودی زائران قرار می‌گیرد. چندین المان دیگر نیز داشتم که شکل آن‌ها تغییر کرد و در مکان‌های دیگری نصب شدند. مانند کلبه چوبی که در ورودی بوستان غدیر قرار گرفته است که او مربوط به ۳ سال پیش بود و ما همچنان از آن استفاده می‌کنیم.»

جدا از مواد ضایعاتی یکی دیگر از مواد اولیه کار ما چوب‌های درختان خشک شده در منطقه است که به اینجا آورده می‌شوند و ما برای ساخت وسایل جدید از آن‌ها بهره می‌بریم

البته با تمام تلاشی که او دارد بعضی وسایل خراب می‌شوند و دیگر استفاده نمی‌شوند که از آن‌ها برای تولید وسایل جدید استفاده می‌کنند: «نیمکت، سطل‌های زباله، آبخوری‌ها و حتی تکه‌های چوب کنار باغچه‌ها و در کل تمام ضایعات شهرداری منطقه به اینجا آورده می‌شود. ما هر چه را بشود تعمیر می‌کنیم یا از اجناس آن‌ها برای تولید وسایل جدید استفاده می‌کنیم. 

جدا از مواد ضایعاتی یکی دیگر از مواد اولیه کار ما چوب‌های درختان خشک شده در منطقه است که به اینجا آورده می‌شوند و ما برای ساخت وسایل جدید از آن‌ها بهره می‌بریم. یکی از دلایل علاقه من به این شغل و همین طور کارگاه همین موضوع است. کار ما در اینجا این است که تجهیزات و وسایل از بین نروند و ما دوباره آن‌ها را به چرخه باز گردانیم. افزون بر این دیدن وسایلی که می‌سازم در شهر و اینکه مردم از آن‌ها استفاده می‌کنند حس خوبی را برای من به ارمغان می‌آورد.»

 


تولیدات خاص آقای خلاق

از ویژگی‌هایی که درباره احمدپناه می‌گویند خلاقیت است که ما در محل کارگاه آن را به چشم می‌بینیم. نجار منطقه درباره ساخت وسایل می‌گوید: «معمولا به ما می‌گویند چه چیزی می‌خواهند و ما آن را تولید می‌کنیم، اما در این بین گاهی ایده‌های خودم را به آن اضافه می‌کنیم. 

برخی اوقات نیز وسیله‌ای را در اینترنت می‌بینم و با کمک تجربه‌ای که به‌ویژه از کار در شهر عسلویه دارم شروع به ساخت آن می‌کنم. برای نمونه همین اسبی که در حال ساخت آن هستم به من گفتند بسازم و من همین‌طوری چوب را برداشتم و شروع به کار کردم. در ابتدا با مداد شروع به کشیدن طرح کردم و سپس شروع به بریدن تخته‌ها کردم. من کارم را معمولا با دلم پیش می‌برم و او به من می‌گوید چگونه کار را به سرانجام برسانم.»

علاوه بر صنایع چوبی، وسایل فلزی همچون سطل زباله، آبخوری و وسایل بازی کودکان، تجهیزات ورزشی و ... نیز در این کارگاه تعمیر و ساخته می‌شود. احمدپناه می‌گوید: «علاوه بر محصولات چوبی ما وسایل فلزی را تعمیر و گاهی تولید می‌کنیم. البته ما پیشنهاد ساخت سطل‌های زباله مورد نیاز منطقه را دادیم و توانایی ساخت آن را در صورت خرید تجهیزات لازم داریم تا سطل‌های زباله منطقه نیز در داخل شهرداری تولید شود و از این طریق نیز صرفه‌جویی شود.»

این کارگاه به نام فضای سبز است و مدیران شهرداری منطقه همواره از من و کارگاه حمایت کردند. این اعتماد باعث پیشرفت کار کارگاه ما شد

 احمدپناه با اشاره به یک بخاری که برای گرم کردن محیط کارگاه استفاده می‌کند، ادامه می‌دهد: «در بین وسایلی که تولید کردم و بیشتر از همه برایم ارزش داشت یکی از آن‌ها بخاری ترکی است. من تصویر این بخاری را در اینترنت دیدم و به فکر ساختش افتادم، اما به جز یک عکس چیز دیگری کارخانه به من نشان نمی‌داد و اگر اطلاعات بیشتری می‌خواستم باید خریداری می‌کردم به همین دلیل به فکر خریدش افتادم، اما قیمتش ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان بود و ۴ ماه نیز زمان می‌برد که به دست من برسد.

 این شد که باوجود اینکه به جز یک تصویر چیز دیگری از آن نداشتم به ساختش تصمیم گرفتم. به دلیل اینکه ابعاد قسمت‌های بخاری را نداشتم مدت زیادی وقتم را گرفت، اما در هر صورت توانستم آن را بسازم و در آخر ۳ بخاری ساختم که یکی از آن‌ها به بوستان خورشید رفت و یکی در کارگاه است و سومی را برای خودم ساختم. 

ویژگی این بخاری که با چوب و نفت کار می‌کند مصرف کم آن و گرمای زیاد است. همچنین بو ندارد و دود نمی‌کند. دومین محصولی که آن را دوست دارم نیمکتی است که قابلیت اضافه شدن یک میز را نیز دارد و از آن در بوستان‌های منطقه استفاده می‌شود.»

احمدپناه درباره حمایت‌هایی که از کارگاه او شده است نیز اظهار می‌کند: «این کارگاه به نام فضای سبز است و مدیران شهرداری منطقه همواره از من و کارگاه حمایت کردند. این اعتماد باعث پیشرفت کار کارگاه ما شد. منطقه ۷ اولین جایی بود که اقدام به دایر کردن نجاری کرد و پس از اینجا تا جایی که من اطلاع دارم تنها شهرداری منطقه ۲ به ساخت کارگاه نجاری اقدام کرد که من به واسطه شناختی که با یکی از مسئولان آنجا داشتم برای دایر کردن و تجهیز کارگاه نجاری به آن‌ها مشاوره دادم.»


۲ همکار قدیمی

در بیشتر روز‌های سال تنها ۲ نفر در این کارگاه مشغول به کار هستند، اما در زمان ورود ما در مجموع ۵ نفر مشغول به کارند که یکی از آن‌ها مجید نظیف‌کاران همکار ۹ ساله احمدپناه است. او از تجربه کاری خود با همکارش می‌گوید: «درگذشته جوشکار بودم تا اینکه در بوستان غدیر همکار و دوست احمدپناه شدم. با ایجاد کارگاه نجاری من نیز به کارگاه او منتقل شدم و پیش احمد پناه نجاری را یاد گرفتم.»

نظیف‌کاران با اشاره به شخصیت همکار خود ادامه می‌دهد: «احمدپناه شخصیتی خلاق، زحمت‌کش و فعال است. با وجودی که اغلب کسی به کار ما نظارت مستقیم ندارد، اما ما همواره تلاش می‌کنیم کار و وظیفه‌ای که داریم، به بهترین نحو انجام دهیم و هر چیزی که به ما بگویند را با کمک یکدیگر بسازیم.» 

او می‌افزاید: «ما به تنهایی چیزی درست نمی‌کنیم. همیشه همراه و همکار هم هستیم و شانه به شانه هم وسایل را درست می‌کنیم و اگر در زمان ساخت مشکلی پیش بیاید با هم آن را برطرف می‌کنیم. خوشبختانه باید بگویم هر دوی ما کار با چوب را بسیار دوست داریم و زمانی که وسیله‌ای می‌سازیم یک شادابی خاصی به ما دست می‌دهد. البته این کار سخت است و ما ۲ نفر اغلب به تنهایی تکه‌های بزرگ چوب و دیگر تجهیزات را حمل می‌کنیم.»


حمایت شهرداری منطقه از کارگاه نجاری

احمدپناه و نظیف‌کاران هر دو نیروی ساده فضای سبز شهرداری منطقه بودند که با اعتماد و حمایت مسئولان شهرداری منطقه به‌ویژه اداره فضای سبز شهرداری توانستند استعداد خود را به نمایش گذارند و البته پاسخ اعتماد مسئولان را به بهترین شکل بدهند. احمدپناه می‌تواند یک الگوی مناسب برای تمامی کارگران و حتی مسئولان باشد که با سختی، پشتکار و وجدان کاری پیشرفت کرده است. 

 

 

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44